بررسی روایت در مثنوی بر اساس نظریه ژرار ژنت

thesis
abstract

وجود عنصر روایت در ادبیات، دین، فلسفه، خاطرات و ... لزوم شکل گیری رشته ای جدید تحت عنوان روایت شناسی را سبب شد. مقوله زاویه دید و زمان به عنوان مهمترین وجوه ساختار روایی، به عنوان عناصر مرکزی بسیاری از نظریه‏های ادبی از جمله نظری? ژرار ژنت(genette gerad) است. وی در مقوله زاویه دید، با کانون سازی، - چه کسی روایت می کند؟ و داستان از زاویه دید چه کسی بیان می شود ؟- باعث شناخت شناسنده در مواجه با متن می‏شود؛ اما همپای زاویه دید، زمان یکی از ابزارهای روایی است که نویسنده از آن بهره می جوید تا به کمک آن و با جابجایی هایی که در نظم خطی آن ایجاد می کند، پیرنگ دلخواه و مناسبی را بسازد و به این صورت به زمان بندی خاص "جهان داستانش" دست یابد. ژنت یکی از جدیدترین نظریات خود را درباره زمان در 3 بخش نظم، تداوم و بسامد به بحث می کشاند؛ در میان آثار روایی ایرانی، مثنوی مولانا از جمله آثار ارزشمند ادب پارسی است که شاعر در رسیدن به هدف عالی خود - تعلیم - از عنصر روایت در آن بهره می جوید. انتخاب کانون روایت مناسب، یکی از شگردهای مولانا در داستان پردازی است که تنوع آن موجب پویایی و تأثیرپذیری روایت می شود. از سویی او از تمامی ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان برای ایجاد جذابیت، کشش و تأثیر پذیری در روایت بهره می جوید که باعث القای حس انتظار و تعلیق در خواننده برای پی گیری داستان می شود. از این رو، در این تحقیق سعی شده است 6 روایت از روایت های کوتاه و بلند مثنوی با نظریه ژنت که یکی از جدید ترین نظریات درباره عناصر زاویه دید و زمان در روایت است، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و نشان داده شود که چگونه مولانا در پردازش داستان ها به زیبایی و مهارت هر چه تمام تر از ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان و زاویه دید برخوردار است که باعث جاودانگی اثر وی در اذهان شده است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

زمانمندی روایت در مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزل‌آبادی بر اساس نظریه ژرار ژنت

زمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفه‌های اساسی در آفرینش داستان است که در دهه‌های اخیر مورد توجه روایت‌شناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان می‌توان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه‌ی زمان روایی به عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجه است. ژنت نظریه‌ی زمان در روای...

full text

کانون روایت در الهی‌نامه عطار بر اساس نظریه ژرار ژنت

تحلیل و بررسی کانون روایت و شگردهای روایی در آثار داستانی، استعدادها و قابلیت‌هایی را باز می‌نمایاند که به کشف ساختـار منسجم و دقیقی از روایت اثر منتهی می‌شود؛ از‌این رو تشخیص گوناگونی کـانون‌های دیـد، شکل‌های مختلف ارتباط راوی با کانون‌ساز و زاویه دید از اهمیت فراوانی برخوردار است. یکی از انواع تکنیک‌های روایی که می‌توان بر اساس آن توانمندی‌های داستان‌پرداز را در شکل‌دهی به ساختار و نظام روایی...

full text

بررسی تطبیقی فیلم و داستان «مهمان مامان» بر اساس نظریه روایت ژرار ژنت

روایت از دو عنصر اساسی قصه و قصه گو تشکیل می‌شود که در همه روایت‌ها از هر نوعی دیده می‌شود و جزو ذاتی هر نوع روایتی است. ژرار ژنت متأثر از شکل‌گرایان روس قصه را یکی از جنبه‌های روایت می‌داند و آن را ترتیب واقعی ارزیابی می‌کند، در نتیجه توانسته برای تمامی روابط بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت، تحلیلی ارائه دهد و با استفاده از زمان و تغییرات در خط داستانی، پی‌رنگ و شکل داستانی خود ...

full text

بررسی تطبیقی فیلم و داستان «مهمان مامان» بر اساس نظریه روایت ژرار ژنت

روایت از دو عنصر اساسی قصه و قصه گو تشکیل می‌شود که در همه روایت‌ها از هر نوعی دیده می‌شود و جزو ذاتی هر نوع روایتی است. ژرار ژنت متأثر از شکل‌گرایان روس قصه را یکی از جنبه‌های روایت می‌داند و آن را ترتیب واقعی ارزیابی می‌کند، در نتیجه توانسته برای تمامی روابط بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت، تحلیلی ارائه دهد و با استفاده از زمان و تغییرات در خط داستانی، پی‌رنگ و شکل داستانی خود ...

full text

بررسی نظریه روایت شناسی ژرار ژنت

ژرار ژنت، نظریه پرداز ساختارگرا در دوران معاصر است. این نویسنده و تحلیل گر فرانسوی با پشتوانه فکری از دو حوزه ادبی صورتگرایان روس و ساختارگرایان فرانسوی نظریه ادبی خود را با عنوان روایت شناسی بنیان نهاده است. در نظریه روایت شناسی ژنت اهم مطالب شامل تمایز داستان و روایت، سطوح گفتمان (مفهوم زمان و زیر شاخه های آن، وجه و لحن) و ترامتنیت است که به شکلی گسترده و با جزئیات قابل توجه به آن پرداخته است...

ساختار روایت در داستان شیخ صنعان بر اساس نظریه «ژرار ژنت»

مطالعه در ساختار و فرم آثار ادبی زمینة گسترش شیوه‌های رشد معنایی در این متون را فراهم کرده است. داستان‌ها و قصص، که بخش اعظمی از این آثار را تشکیل می‌دهد، در ساختار خود شیوه‌ها و علوم ‌مختلف معنایی را خلق ‌می‌کند. از میان این علوم «روایت‌شناسی» نظریه‌ای است که با روش و اصول ساختاری، اجزای قصه را تا رسیدن به مقصود نویسنده سامان می‌دهد؛ از این روست که داستان و ادبیات داستانی بستری برای خلق شیوه‌ه...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023